رضا کیانیان بازیگر محبوب کشورمان با انتشار دو عکس در اینستاگرام خود به کمپین تحریم ترقه و نارنجک در روز چهارشنبه سوری پیوست و نوشت:

چند روز دیگر تا عید باقیست؛ تا سال نو؛ تا بهار . 
در زمستان ، طبيعت به خواب می رود و هنگام بهار بیدار می شود. هم زمستان زیباست و هم بهار؛ هم خواب زیباست و هم بیداری. و هر کدام برای فرا رسيدن پیش مراسمی دارند. 
پیش مراسم ما ایرانی ها برای بیداری جهان و نوروز بسیار زیبا و پر معناست. شاید زیباترین و پر معناترین پیش مراسم عید در میان تمام ملل...
ما از شب یلدا شروع می کنیم. بلندترین تاریکی و سرما را با دور هم بودن و بیدار بودن و خندیدن به پایان می رسانیم. و از فردا به استقبال نور و روشنایی می رویم. جهان هر روز روشن تر می شود و هر روز گرم تر. 
تا آخرين شب چهارشنبه سال که آخرين پیش مراسم ما ایرانى ها برای استقبال از بیداری و روشنایی ست. با روشن کردن آتش و پريدن از روی آن ، زردی هايمان را به او می سپاریم و سرخى را از او می گیریم و تا انتهاى شب، مراسم دیگری داریم که هر کدام معانی زیبایی دارند.
و همه ى این مراسم ، پر از مهربانی و دوستی و امید و نوید برای روزهای بهتر است.
متأسفانه سال هاى پیش با ندانم کاری برخی ، جلوی بخشی از این مراسم را گرفتند و باعث شد که متأسفانه جوان ها ی ما و سپس کودکان ما واكنش های نازیبایی از خودشان بروز دهند. مثل ترقه زدن و گریختن! و کم کم این ترقه بازی به پرتاب نارنجک تبدیل شد! که صحنه های غم انگیزى را خلق کرد و می کند! و به رسمی جدید تبدیل شد،اما خشن و ترسناک!!! از سویی ديگر چینی ها آن را به تجارتی کثیف و سود آور تبدیل کردند!وجیب جوان های ما را غارت کردند و می کنند! این تجارت کثیف ، هر سال چند مجروح و کشته جوان و نوجوان برایمان به ارمغان می آورد؟ آن هم روزهای پيش از نوروز !!!
حالا همه می خواهيم این رسم تازه را تا نهادینه نشده، از بنیان ریشه کن کنیم. باز برگردیم به همان رسوم زیبای خودمان که پر از مهر و نور بود.
به همین دليل من هم به کمپین تحریم ترقه و نارنجک ...و احياى رسوم زیبای خودمان می پیوندم..
چهارشنبه سورى را ايرانى و مهربان برگزار كنيم. 

كاريكاتور از شهاب جعفرنژاد 

دیروز یکی از دوستانم رو ديدم، دستش شکسته بود ! تعریف کرد كه هنگام بازگشت از مهمانى، در حالى كه به آن طرف خيابان مى رفته تا سوار ماشينش بشود ؛ ناگهان مى بيند دو ماشين با سرعت وحشتناكى نصفِ شب كورس گذاشته اند !!!دوست بیچاره من فقط فرصت كرده كه خودش را به عقب پرت کند كه داخل جوى آب مى افتد و دستش مى شكند!!!
گفتم : خدا رو شکر، شانس آوردى ! خوشبختانه زیر ماشین نرفتی که کلاً بشکنی و خدای نکرده بمیری! 
یاد صحنه اى از فیلم خانه ای روی آب افتادم که هدیه تهرانی برايم تعریف می كند كه منشی شرکت بغلی توى ماشینش بوده که می زنند شیشه ی شاگرد رو می شكنند و كيفش رو می برند و من در جواب مى گويم : شانس آورده ! چون ممکن بود خودش رو هم زخمی كنند ، یا بكشند! 
خب خدا رو شکر در این مملکت همیشه در حال شانس آوردن هستیم!
آيا تا به حال به این موضوع فکر کرده ايد که در زندگی چقدر شانس آورده ايد ؟ و آيا در هيچ کشور ديگرى مردمش این همه شانس مى آورند !؟

رضا کیانیان: در این مملکت همیشه در حال شانس آوردن هستیم!

4.3 31